دو

هر روز دارم با یه سری سوتفاهم ها مواجه میشم 


یه سری شباهت ها وجود داره که بیشتر باعث میشه سوتفاهم پیش بیاد


با کسی هم نمیشه در موردش حرف زد ، چون شاید بقیه فکر کنند نیاز  به بستری داشته باشی 


هیچ وقت نمیشه همه ی حرف ها رو به یه نفر زد ، حتی ممکنه برای اون هم کم کم سوتفاهم پیش بیاد یا هر چیز دیگه ای 


هیچ وقت یه دوست صمیمی ثابت نداشتم ، دیگه پیدا کردن یه دوست خوب خیلی سخته چه برسه به اینکه بخوای باهاش صمیمی هم بشی 

اما خب من سعی کردم زیاد دوست پیدا کنم ؛ ویژگی های شخصیتیم اینطور بهم میگه باید باشم


 مطمئناً هر کسی توی زندگیش یه سری اتفاقات براش پیش میاد که وسط اونا خواسته یا ناخواسته قرار میگیره و فقط گذر زمان هست که میتونه اونا رو با خودش ببره


در گیری های ذهنی هم خیلی آدم رو میتونه برنجونه


خیلی دلم میخواد بیشتر واسه نوشتن وقت بزارم ، اما اینقدر سرم شلوغه 

به برنامه ریزی هام زیاد نمیرسم ، امتحان ها هم که زمانش خیلی کمه ، تند و سریع هم زیاد نمیتونم یه مطلب هم رو بخونم حداقل باید دو سه بار از روش بخونم تا ببینم چی داره میگه 


دوست دارم پراکنده بنویسم تا یادم نره چی میخواستم بگم ، معمولا اینطوریم که اول هر چی به ذهنم میرسه رو مینویسم و بعد برمیگردم بهش انسجام میدم 

اما خب الان وقتم کمه

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دختر بلوری

یک

هیچ چیز به اندازه ی گریه نمی تونه حالم رو خوب کنه
نوشتن هم که آدم رو سبک میکنه 
حالا اگه با هم قاطی بشه وای که دیگه چی میشه 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دختر بلوری

زمستونت مبارک

❄❄❄❄❄❄❄❄❄ 

زمستون از ره رسید.. سردت شد خبرم کن تا بیام واست بسوزم رفیق.

 



۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
دختر بلوری

ابتدای سخن

 

تو نه چنانی که منم من نه چنانم که تویی


تو نه بر آنی که منم من نه بر آنم که تویی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
دختر بلوری